به گزارش خبرنگار اصفهان ۱۵، عصر دوم آذرماه سال ۹۵ به مأموران پلیس خبر رسید در برج ۱۸ طبقهای در حوالی دریاچه خلیج فارس پسر ۲۴ سالهای به نام مهراد کشته شده است. مأموران پلیس به ساختمان موردنظر رفتند و جسد با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل شد. تحقیق از شاهدان نشان میداد مهراد در درگیری با پسر خاله ۲۵ سالهاش به نام هادی کشته شده است. مأموران پلیس به ردیابی هادی پرداختند و چند ساعت بعد وی را در ساختمانی نیمه ساز در حوالی پاسداران ردیابی و بازداشت کردند.
پسر جوان به درگیری خونین با پسر خالهاش اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت. در حالی که ۵ سال از این ماجرا گذشته بود وی در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه پدر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: پسرم و هادی مانند دو برادر بودند و من نمیدانم هادی با چه انگیزهای پسرم را با ضربههای چاقو کشت من برای او قصاص میخواهم.
سپس هادی در حالی که اشک میریخت، ابراز پشیمانی کرد و قتل پسر خالهاش را گردن گرفت. وی گفت: قبول دارم پسر خالهام را کشتم اما من قصد کشتن او را نداشتم و همه چیز از یک شوخی شروع شد.
وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من و پسر خالهام دوستهای صمیمی با هم بودیم. به همین خاطر یک سال قبل از آن ماجرا از چهارمحال و بختیاری برای پیدا کردن کار به تهران آمدیم و در ساختمانی نیمه ساز مشغول به کار شدیم. پسر خالهام در حین کار همیشه با من شوخی میکرد. آن روز در اتاق گچ کاری بودیم که او بار دیگر شوخی را شروع کرد. اما این بار شوخی منجر به دعوا میان ما شد. هادی شروع به فحاشی کرد و سیلی به صورتم زد.
دعوا با میانجگری کارگران تمام شد و من که از رفتارهای او عصبانی بودم به حمام رفتم. بعد از بازگشت از حمام میخواستم نهار بخورم که او بار دیگر به اتاق آمد و دعوا را از سر گرفت و قلیان را به سمت من پرتاب کرد. همان موقع صاحب کارمان ما را از هم جدا کرد و به هادی گفت بهتر است چند روز به شهرستان برود. اما هادی قبول نمیکرد و میگفت کار ناتمامی دارد که باید آن را تمام کند.
او مرا تهدید به مرگ میکرد که برای سومین بار به سمت من حملهور شد. من هم چاقویی را از روی زمین برداشتم و چند ضربه به او زدم. اما واقعاً قصد کشتن او را نداشتم. من که ترسیده بودم پیش یکی از دوستانم رفتم و چند ساعت بعد بازداشت شدم. باور کنید من هیچ خصومتی با پسرخالهام نداشتم و او را مانند برادرم میدانستم. هنوز هم باور ندارم که او به دست من کشته شده است. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
پشت پرده قتل فجیع کودک ۱۲ ساله در زنجان
سرهنگ کارآگاه جعفر رحمتی رئیس پلیس آگاهی استان زنجان گفت: ماجرای قتل پسر ۱۲ ساله به فجیعترین حالت ممکن ساخته ذهن اشخاص بوده و در واقعیت چنین چیزی ممکن نیست.
وی در رابطه با ماجرای قتل پسر بچه ۱۲ ساله که در فضای مجازی مطرح شده بود، اظهار کرد: چند روز اخیر شایعهای مبنی بر قتل پسر بچه ۱۲ ساله به صورت فجیع منتشر شد که موضوع بههیچ عنوان صحت ندارد و بارها نیز از شهروندان درخواست کردهایم اخبار را از مبادی رسمی پیگیری کنند؛ چراکه هر آنچه در فضای مجازی منتشر میشود دلیل بر صحت آن نیست.
وی افزود: متأسفانه در فضای مجازی شایعات زیادی وجود دارد که این موضوع نیز کاملاً ساخته ذهن افراد بوده و به هیچ عنوان واقعیت ندارد.
این مسئول با بیان اینکه شهروندان به شایعات موجود در فضای مجازی اهمیت ندهد و تنها اخبار را از مراجع رسمی دنبال کنند، خاطرنشان کرد: عدهای تمایل دارند که با افکار عمومی بازی کرده و فضا را ناامن جلوه دهند، به همین خاطر دست به چنین اقداماتی میزنند، در حالی که اگر حادثهای رخ دهد مسئولان امر اخبار را در اختیار شهروندان قرار خواهند داد.
نقشه مرموز زن مطلقه و دوست پسرش برای زائران مشهد
شوهرم راننده کامیون بود و مواد مخدر جابهجا میکرد تا اینکه روزی مأموران انتظامی یکصد کیلوگرم مواد مخدر صنعتی (کریستال) از کامیون کشف کردند و او زیر حکم اعدام قرار گرفت. در این شرایط من هم طلاق غیابی گرفتم و به همراه سه فرزندم از کاشمر به مشهد مهاجرت کردم. زن ۲۷ ساله که باند سرقت از منازل اجارهای در مشهد را هدایت میکرد با بیان این مطلب و در اعترافاتی تکان دهنده ادامه داد: آن زمان در یک آرایشگاه زنانه کار میکردم.
بعد از آنکه فهمیدم دیگر شوهرم راه گریزی ندارد و اعدام خواهد شد به مشهد آمدم تا بتوانم مراحل درمانی دخترم را که تومور مغزی دارد پیگیری کنم و خودم نیز برای گذران امور زندگی به دست فروشی در کنار خیابان روی آوردم البته گاهی خیران و رهگذران به من کمک مالی هم میکردند. در این میان با جوان ۲۹ ساله مجردی به نام «مجتبی» آشنا شدم که چند بار کمک ناچیزی به من کرده بود.
این آشنایی و ارتباط ادامه یافت تا اینکه روزی با یکدیگر تصمیم گرفتیم باند سرقتی تشکیل بدهیم و به سوئیتها و منازل اجارهای مسافران دستبرد بزنیم. برای این منظور نقشهای طرح کردیم تا من به همراه سه فرزندم و با کمک راهنمایان مسافران منازل را اجاره کنم و مجتبی نیز به همراه یکی از دوستانش که مسافرکش است و خودرو دارد شبانه به محل بیایند و همه لوازم سوئیت را سرقت کنیم.
چند بار نیز خیلی راحت موفق به سرقت شدیم اما آخرین بار منزلی را در منطقه طلاب مشهد اجاره کردیم که یکی از راهنمایان مسافران و زائران مرا به صاحبخانه معرفی کرد. این در حالی بود که صاحبخانه برای انجام امور شخصی به شهرستان رفته بود و من موقعیت را برای دستبرد بسیار مناسب میدیدم.
به همین دلیل شب هنگام همه لوازم منزل را جمع کردم و به مجتبی اطلاع دادم. چند دقیقه بعد هم مجتبی به همراه اسماعیل از راه رسیدند و بلافاصله اموال را به خودرو انتقال دادیم ولی حدود ساعت ۲۳ بود که ناگهان صاحبخانه به همراه همسرش از شهرستان بازگشت. او که به باز بودن در حیاط مشکوک شده بود، فرزندش را از طبقه پایین صدا زد و با یکدیگر به داخل سوئیت آمدند و ما را در حال جمعآوری لوازم دیدند.
در این هنگام «مجتبی» که بیرون بود از محل گریخت اما من و راننده (اسماعیل) دستگیر شدیم. صاحبخانه که متوجه فرار یک نفر دیگر شده بود با فریاد از مردم کمک خواست و «مجتبی» هم توسط کسبه و رهگذران محلی به دام افتاد و این گونه ما را تحویل نیروهای کلانتری میرزا کوچک خان مشهد دادند.
«مجتبی» یکی از اعضای این باند سرقت که سابقه کیفری ندارد درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: در رشته ریختهگری از هنرستان دانش آموخته شدم و سپس به شهرستان شیروان در استان خراسان شمالی رفتم تا در رشته متالوژی ادامه تحصیل بدهم اما به خاطر ضعف مالی درس و دانشگاه را رها کردم و در امور سیم کشی ساختمان مشغول به کار شدم که به صورت تجربی آن را آموخته بودم.
مستقل برای خودم کار میکردم تا اینکه حدود یک ماه قبل زن دست فروشی را در حاشیه تقاطع دانش دیدم که سه فرزندش هم در کنارش بودند. مبلغی به او کمک کردم و چون دلم به حالش سوخت شماره تلفنم را نیز در اختیارش گذاشتم تا هر وقت نیازی داشت با من تماس بگیرد. این گونه آشنایی و ارتباط ما شکل گرفت و بعد از مدتی آن زن جوان نقشه سرقت از منازل اجارهای را کشید و من هم با او همراه شدم.
بررسیهای مأموران کلانتری میرزا کوچک خان مشهد نشان داد اسماعیل عضو ۳۸ ساله این باند نیز که متأهل و دارای دو فرزند است، از حدود دو سال قبل به اعتیاد روی آورده و از مدتی قبل نیز داروهای ترک اعتیاد مصرف میکند. او که شغل مناسبی نداشت برای تأمین مخارج زندگی، با خودرو مسافرکشی میکرد و به همین دلیل نیز با دیگر اعضای باند آشنا شده است. این گزارش حاکی است: با دستور سرهنگ علی عبدی (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) اعضای این باند پس از انجام بازجوییهای تخصصی به مقامات قضائی معرفی شدند.
درگیری شدید مسلحانه در کارون
سردار سیدمحمد صالحی رئیس پلیس استان خوزستان اظهار کرد: به دنبال برخورد قاطع و بی امان باجرایم خشن، صبح امروز مأموران پلیس، پس از تلاشهای شبانه روزی و انجام کار اطلاعاتی مستمر، مقر و مخفیگاه باند سارقان مسلح و اشرار را در شهرستان کارون شناسایی کردند.
وی با بیان اینکه مأموران پلیس پس از هماهنگی قضائی، مقر سارقان را محاصره و طی یک عملیات ضربتی و کاملاً غافلگیرانه نسبت به دستگیری آنان اقدام کردند، افزود: حین عملیات دستگیری، سارقان مسلح به سمت مأموران تیراندازی کردند که با آتش متقابل سنگین و مقتدرانه پلیس، ۳ نفر از افراد شرور و سارقان مسلح به هلاکت رسیده و یک نفر دیگر از آنان زخمی شد.
رئیس پلیس خوزستان ادامه داد: در این درگیری یکی از مأموران نیروی انتظامی مجروح و به بیمارستان منتقل شد. در بازرسی از مقر و مخفیگاه افراد شرور مسلح تعدادی سلاح و مهمات سرد و گرم و ابزار آلات جرم کشف شد.
سردار صالحی با بیان اینکه امنیت مردم خط قرمز پلیس بوده و با مسببان ناامنی در جامعه برخورد قاطع خواهد شد، از مردم عزیز و شریف خواست: هرگونه اطلاع مربوط به مخلان امنیت را از طریق سامانه تلفنی ۱۱۰ به پلیس اطلاع دهند.
مرد قدبلند با موهای روشن تهران را به هم ریخت
سرهنگ کارآگاه قاسم دستخال اظهار کرد: اوایل تیرماه پروندهای با موضوع سرقت به روش بیهوشی در کلانتری ۱۴۵ ونک تشکیل و با دستور قضائی پرونده برای پیجویی و کشف جرم به پلیس آگاهی ارجاع شد.
وی ادامه داد: بدواً از شاکی تحقیق که افزود: داخل حیاط بیمارستان نشسته بودم که جوانی حدوداً ۳۰ ساله به نزد من آمده و با تعارف آب میوهای که در دست داشت در کنارم نشست و من نیز پس از نوشیدن آب میوه ناگهان بیهوش شدم و پس از ساعتی که به هوش آمدم متوجه شدم مورد دستبرد سارق جوان قرار گرفته ام و مقداری وجه نقد و تلفن همراه و ساعت مچیام به ارزش تقریبی ۵۰ میلیون تومان به سرقت رفته است.
این مقام انتظامی تصریح کرد: پرونده برای رسیدگی تخصصی به تیم مبارزه با سرقت به عنف ارجاع شد که کارآگاهان این اداره با حضور در بیمارستان و بررسی سرنخهای موجود موفق میشوند تصویر سارق در مقاطع مختلف بیمارستان که حدوداً فردی ۲۷ ساله قد بلند و دارای مو و محاسن روشن بوده را بدست آورند.
وی اظهار کرد: ضمن ارائه هوشیاری به پرسنل بیمارستان و آموزشهای لازم به آنان با توجه به سریالی شدن سرقتها در چندین روز تعقیب و مراقبت در محل نهایتاً متهم به نام علیرضا دستگیر و در تحقیقات اولیه از متهم با اظهاراتی ضد و نقیض سعی در کتمان حقیقت داشته و منکر هرگونه سرقت بوده که با ارائه دلایل و مستندات به بزه انتسابی معترف و با توجه به شیوه و شگرد صورت گرفته در سرقت متهم در تحقیقات تکمیلی اظهار داشت در ابتدا با جلب اعتماد مراجعین در یک فرصت مناسب با استفاده از قرص خوابآور که داخل آب میوه و یا چایی ریخته بودم سوژه را ترغیب به نوشیدن آب میوه مسموم نموده و پس از بیهوشی اقدام به سرقت اموال شامل موبایل و وجه نقد از آنان کرده است.
رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران گفت: علیرضا در ادامه اظهار داشت تا به حال پس از آزادی از زندان در سال جاری اموال تعداد ۱۰ نفر را در بیمارستانهای شلوغ و پر تردد به این روش سرقت کرده و اموال مسروقه را پس از سرقت به شخصی به نام احمد در محدوده خیابان مولوی تهران میفروخته که بعد از فروش آن معادل وجه نقد از وی دریافت کرده است.
سرهنگ دستخال افزود: مالخر اموال سرقتی نیز در محدوده خیابان مولوی دستگیر و در بازرسی از مخفیگاهش تعدادی اموال مسروقه از آن مکان کشف و متهم در تحقیقات پلیسی به خرید اموال مسروقه اعتراف کرد. تا به حال ۸ نفر از شاکیان شناسایی و پس از اخذ اظهارات به دادسرای مربوطه معرفی شدهاند.
کشته شدن همزمان ۳ عضو یک خانواده
سرهنگ رضا عزیزی رئیس پلیس راه استان همدان گفت: برخورد کامیون با وانت در جاده قدیم همدان – تهران و نزدیکی روستای تجرک موجب مرگ پدر و مادر ۳۸ و ۳۲ ساله به همراه فرزند هشت ساله شد.
وی افزود: روز گذشته انحراف به چپ کامیون شماره انتظامی آذربایجان غربی به علت بی توجهی به جلو سبب برخورد رخ به رخ با وانت شده و این حادثه دلخراش را به جا گذاشت.
سرهنگ عزیزی اضافه کرد: به دنبال بازگشایی مسیر «غار علیصدر» و افزایش تردد خودروهای آذربایجان غربی از راههای حوزه استحفاظی همدان به مرکز کشور شمار سوانح این استان افزایش داشت چرا که اغلب، قوانین را رعایت نمیکنند.
رئیس پلیس راه استان همدان گفت: همچنین در سانحه دیگری که در کیلومتر یک جاده صالح آباد به سمت سنندج رخ داد سواری با سرعت بالا ابتدا با پژو برخورد و سبب واژگونی و مرگ سرنشین این وسیله نقلیه شده سپس با خودروی دیگری برخورد کرد.
سرهنگ عزیزی ادامه داد: عمده عامل بروز سوانح جادهای در استان همدان بی توجهی به جلو ناشی از رانندگی در حالت خستگی و خواب آلودگی، صحبت با تلفن همراه و تنظیم سیستم صوتی در حین رانندگی است.